هشتم آذر 76 ، روز تاریخی تیم ملی فوتبال ایران

نذر بازیکنان تیم ملی قبل از بازی با استرالیا

هشتم آذر 76 ، روز تاریخی فوتبال ایران / اختصاصی آسمونی - مهدی زارعی

از بازی ایران و استرالیا بارها و بارها صحبت شده است . اما کمتر کسی اتفاقات رخ داده برای تیم ملی را به صورت مکتوب درآورده است . یکی از استثنائات ، " داستان یک صعود " اثر مصطفی هاشمی طبا رییس وقت سازمان تربیت بدنی است . بهتر است ببینیم هاشمی طبا از دو بازی ایران و استرالیا چه خاطراتی دارد ؟

روز جمعه سی ام آبان یک روز قبل از بازی با استرالیا به مجموعه انقلاب رفتم و با بازیکنان حال و احوال کرده و با فائقی و مربیان به صحبت نشستیم . ذوالفقارنسب این را گفت که اجازه دهید ما راحت باشیم . چون خودمان را موظف به انجام نظرات شما می دانیم . گفتم اصلا چنین نیست ما با هم بحث و گفتگو می کنیم و شما هر تشخیصی که دادید انجام خواهید داد . بر من لازم است آنچه را که به نظرم می رسد با شما مطرح کنم .

گفتم به نظر می رسد با چهار دفاع جواب نگرفته اید . ویرا گفت بازیکنان هم می گویند عادت داریم که 3-5-2 بازی کنیم . بنابراین این سیستم را پیاده می کنم . ابهام خط دفاع بیشتر روی دفاع چپ جلوزن بود که مطرح نمود و موکول به روز مسابقه گردید . بحث دیگر خط هافبک بود .

گفتم استیلی در دو بازی اخیر جواب نداده . اگر خواستید شاید بتوان از مهدوی کیا در وسط استفاده کرد و در سمت راست از مجیدی یا بازیکن دیگری استفاده کرد . ویرا و ذوالفقارنسب گفتند باید بازیکن باتجربه ای وسط باشد و استیلی در تمرینات اخیر تیم ملی جواب داده است و مهدوی را در هافبک راست استفاده می کنیم . برای خط حمله هم دایی و خداداد هستند .

به هر حال حدود یک ساعت و نیم صحبت می کردیم . ذوالفقارنسب گفت : این بهترین جلسه ای بوده که تاکنون داشته ام . گفتم : خوشحالم و امیدوارم که همیشه مساله بحث و گفتگو را با تفکیک وظیفه جدا بدانیم . ویرا می گفت : در درجه اول نباید گل بخوریم . 0 - 1 نتیجه مطلوب ، 0 - 2 نتیجه خوب و 0 - 3 عالی است و ما نباید گل بخوریم . در بازی اول پس از گل خوردن با خود گفتم حتما ویرا ناامید شده است . به هر حال برایشان آرزوی توفیق کردم اما به شدت نگران بودم و حرف عابدینی در نظرم بود که اینها تیم منتخب اروپا هستند . خبرهایی هم در روزنامه ها بود که اینها تیم نیستند و نفرات جدا از هم هستند .

پس از تساوی ( 1 - 1 ) در بازی رفت ، تیم ملی ایران برای بازی برگشت آماده شد ... در بازی برگشت ، حضور فائقی ( معاون هاشمی طبا در سازمان تربیت بدنی ) به گفته آنان که همراه تیم بودند بسیار موثر بوده است . خوشبختانه با حسن نیت دو تن از بازیکنان که با هم اوقات تلخی کرده بودند و درایت و خلوص فائقی مساله حل شده بود و تیم ملی یکپارچه به بازی رفته بود . اینکه چگونه ما از آن ده دقیقه جهنمی اول نجات پیدا کردیم امری شگفت آوری است . دکتر کلانتری وزیر کشاورزی خیلی جدی می گفت در آن ده دقیقه امام زمان در زمین بود . واقعا هنوز تیم ملی ، خود را پیدا نکرده بود که آن همه خطر در مقابل دروازه پدیدار شد و سپس اندکی متعادل گردید .

آیا تیمی در خانه حریف در حالی که حریف برتری دارد توانسته چنین به هدف بزند و حریف علیرغم برتری در سایر زمان ها و حتی 8 دقیقه اضافی از جبران عاجز باشد ؟ بی تردید نوید خداوند را در این بازی به چشم باید دید . ویرا گفته بود که استرالیا بهتر بازی کرد اما خدا ما با بود . آری چنین بود .

فائقی گفت : در رختکن بین دو نیمه خاکپور گفت : بچه ها نذر کنیم اگر پیروز شویم همه مان 5 روز روزه بگیریم و عابدزاده دستان همه را در دست گرفت و گفت همه نذر می کنیم که 5 روز روزه بگیریم و با کلمات نویدبخش بچه ها را به میدان برد .

چنین شد که آن تیزبینی خداداد و حضور به موقع باقری و بعد پاس کم نظیر علی دایی به خداداد و فرار عالی و ضربه عالی تر او پیروزی را به ارمغان آورد . خدای کریم کرامت خود را تمام کرده و در میان ناباوری پیروز شده بودیم . در روزی که همه مدارس ، ادارات در زمان مسابقه نیمه تعطیل بود و چشم ها بر صفحه تلویزیون یا گوش ها بر رادیو ، چنین ملت شادمان شدند .

در طول 78 روز پرفراز و نشیب این بازی ها ، دو بار گریستم . یکبار زمانی که شکست خورده بودیم و در صورت فرزند 12 ساله ام غم و ناراحتی موج می زد و اندیشیدم که چه تعداد نوجوان غمگین اند و یکبار هم پس از پیروزی که اختیار از آن خود نبود . بی اختیاری بود و تسلیم به هوای دل و شکر خدا و سجده بر او که جهان آفرین است و مسبب الاسباب و آیا پیامبر رحمت در روز برانگیختگی خود رحمت خود را دریغ می دارد ؟

 

اختصاصی آسمونی