تاریخچه و معرفی بازی الک دولک
ا ل َ دُ ل َ یا الک دلک ، دو پاره چوب است که بدان بازی کنند یکی دراز و دیگری کوتاه . چوب دراز را دولک و کوتاه را الک نامند. (از فرهنگ جهانگیری ذیل چالیک ).
این بازی در شهرها و نواحی مختلف به نامهای گوناگون نامیده میشود بقرار زیر: الک دولک (طهران )، چلک مسته (مازندران )، اله چو (بروجرد و همدان )، لوچنبه (مشهد)، گال چوب (نیشابور)، پتیماربازی (گیلان ) ، الک بازی (بیرجند)، الوکان (کردستان ، سنندج )، پیل دسته (تبریز)، اَمِی بی (بهبهان )، هلاکوته (سمنان )، الاچنبش (قزوین )، الکان چوچکان (کابل )، گال چنبه (هرات )، چیلی . چالک . چیله بازی (در ممالک آسیای مرکزی تاشکند و بخارا و خجند و سمرقند). (از مجله یادگار سال چهارم شماره 9 و 10 ص 71 تا 80 به اختصار) این کلمات نیز از نامهای بازی الک دولک اند: لاو. لاوه . لاوبازی . دوداله . دودله . دُداله . کال چنبه . پله . پله چوب . الک جنبش . دسته پل . دیمین . دیمین چوب . چلک . چلک بازی . چالیک . دَندَه کِلَک . گلی دندا. غوک چوب . دسته چلک . قُلَة. مِقلی .مِقلاء. رجوع به مجله یادگار سال 4 شماره 9 و 10 و مجله سخن سال چهارم (از بازیهای محلی ) بقلم پروین گنابادی و هر یک از کلمات مذکور در این لغت نامه شود.
نام محلی: پیل( چوب کوچک ) دسته ( چیلمک آغاج )
اهداف کلی: دقت نگاه، تمرکز حواس، ایجاد حس تعاون، ورزیدگی اندام ها
اهداف جزئی: ایجاد هماهنگی بین اعصاب و اعضا بدن و انبساط شش ها
تعداد بازیکن: حداکثر 12 نفر
سن بازیکنان: 10 سال به بالا
ابزار لازم: دو عدد چوب گرد به قطر 3 و طول های 70 و 15 سانتی متر
محوطه بازی: هوای آزاد
شرح بازی:
بازیکنان به دو گروه تقسیم و به قید قرعه، یکی از گروه ها، بازی را شروع می کند، یعنی: چوب کوچک را روی یک چاله ی کوچک یا وسط دو عدد آجر قرار داده و با سر چوب بزرگ (دسته) که در زیر آن قرار داده، با قدرت به طرف نفرات گروه حریف که در محوطه هستند پرتاب می کند. اگر چوب کوچک در هوا گرفته شود، پرتاب کننده اخراج می شود، وگرنه بایستی آن را از روی زمین بردارند و به طرف چاله (یا آجرها) بیندازند. و بازیکن دست به دست، با تمرکز حواس، آن را در دست می گرداند تا چوب کوچکی را که به طرف چاله اش می آید، با ضربه دورش سازد، اگر نتواند و فاصله ی چوب کوچک با چاله کمتر از قد دسته باشد باز سوخته است و اگر توانسته باشد که با ضربه دورش سازد، فاصله را، از چاله با طول دسته می شمارند. یک، دو، سه،...
دوباره ارسال چوب کوچک و دریافت چوب کوچک و شمارش فاصله با دسته تا به حدّ نصاب برسند وگرنه، همه آن ها این کار را به نوبت انجام می دهند تا برسند، بدیهی است چنان چه اگر نتوانسته باشند، بازی را به گروه حریف واگذار می کنند.
اگر به حدّ نصاب (مثلاً 50) رسیدند، یکی یکی چوب کوچک را با سر دسته به مشابه توپ پینگ پنگ و راکت ضربه های کوچک و یکنواخت (چله) می زنند و می شمارند. بعد هر کدام، به تعداد چله، چوب کوچک را با ضربه ی سنگین دسته، به طرف جلو می زند و هر چوب کوچکی که در هوا گرفته شود، گیرنده آن را به طرف مبدأ پرتاب می کند، تا این که تمامی نفرات گروه دست به دست به تعداد چله هایش بر چوب کوچک نواخته باشند.
طول مسیر ( آخرین محلی که چوب کوچک می افتد تا محل چاله )، توسط نفرات گروه حریف یک پس از دیگری، به عنوان جریمه با دویدن طی می شود. به طوری که با عبارت ( آنا، داشقا، زنبیل، سونبول، او... ) شروع شده باشد و صدای (او...) به صورت کشیده تا لحظه ی نفس کشیدن ادامه یابد. ( یعنی هرکجا صدای بازیکنی قطع شد، یکی از دوستان دنباله ی مسیر را با صدای (او...) ) می دود اگر در انجام این موارد موفق شدند،در دور بعدی کنترل بازی را در دست می گیرند و با دسته کار می کنند و اگر نتوانند، باز در وسط محوطه بازی کرده، چوب کوچک را تعقیب می کنند.
برای دیدن تاریخچه بازی تخت نرد روی لینک زیر کلیک کنید:
4 سال پیش
مرسی فقط کاش بیشتر بود