هنر اول تا هفتم

هنر چیست؟ در تعریف هنر باید گفت که، برای هنر، نمی‌توان مانند اشیا و عناصر طبیعی، فرمول یا ضابطه خاص تعیین نمود، و از نظر منطقی، جنس، فصل و حد آن را ترسیم نموده و تعریف علمی از آن ارائه داد؛ چرا که هنر، امری معنوی است و در دل آن نوعی اشراق و شهود نهفته است. در ادامه مطلب آسمونی به معرفی انواع هنرهای هفتگانه می پردازیم.

هنرهای هفتگانه

تمامی آثار هنری دارای وجوهی مشترک با یکدیگر هستند که زمینه ساز شکل گیری هنرهای هفتگانه شده است. هنر شاخه های زیادی دارد و در هرکدام از شاخه ها افراد گوناگونی فعالیت می کنند و نام هنرمند را به دنبال اسم خود به یدک می کشند و همواره سعی می کنند آثاری را خلق کنند که در نوع خود و در مقابل دیگر آثار هنری از ویژگی های شاخصی برخوردار باشد. این رقابت در سایر رشته های هنری نیز وجود دارد. در این مطلب از آسمونی به زیر رشته های هنری یعنی رشته هایی که هنر اول تا هفتم را تشکیل می دهند و از آنها با عنوان هنر های هفت گانه بشری یاد می شود، نگاهی می اندازیم.

انواع هنر

در زیر رشته های هنری یعنی رشته هایی که هنر اول تا هفتم را تشکیل می دهند و از آنها با عنوان هنر های هفتگانه بشری یاد می شود آورده شده است:

1. هنر اول: موسیقی
2. هنر دوم: حرکات نمایشی و رقص
3. هنر سوم: هنرهای ترسیمی، (نقاشی، خطاطی و …)
4. هنر چهارم: انواع هنرهای تجسمی، (معماری، مجسمه سازی، شیشه گری  و …)
5. هنر پنجم: ادبیات (نویسندگی، شامل شعر، داستان، فیلمنامه و…)
6. هنر ششم: هنرهای نمایشی، تئاتر و …
7. هنر هفتم: سینما

• هنر اول

هنر موسیقی صدای احساسات و هیجانات درونی انسان است و زیبایی های طبیعت را به گوش ما می رساند. موسیقی زبان احساسات است و همیشه در زندگی انسان نقش بزرگی را ایفا کرده است. علاوه بر رساندن مفاهیم احساسی، امروزه شاهد شکل گیری موسیقی از بعد دیگری نیز هستیم. موسیقی مفاهیم جدیدی ایجاد کرده است و صرفا به زیبایی و احساسات ختم نمی شود.

• هنر دوم

هنر نمایشی در بریتانیا متولد شد و ارتباط بین روح و جسم را برقرار کرد. هنر نمایشی یا رقص تا امروز سبک های متفاوتی را به خود دیده است. حرکات نمایشی شامل رقص، اپرا و سیرک می باشد و همگی داستان یا مفهوم از دید حرکات فیزیک نشان می دهند.

• هنر سوم

هنر ترسیمی، بصری و یا دیداری زوایای مختلف یک موضوع را به تصویر می کشد. هنر سوم شامل هنر نقاشی، خوشنویسی، مجسمه سازی، طراحی، عکاسی، گرافیک، کلاژ، عکاسی و خطاطی می شود. هنرمند با استفاده از هنر ترسیمی سعی می کند تا مفهوم مورد نظر خود را در قالب رسم و نقاشی به مخاطب انتقال دهد.

• هنر چهارم

هنرهای تجسمی به حس بصری هنرمند وابسته است. هنرهای بصری بیشترین تاثیر را روی مخاطب دارد و در رسته های معماری، دکوراسیون، مجسمه سازی، کاریکاتور، طراحی لباس، شیشه گری، صنایع دستی و بسیار از هنرهای دیگر، از آن استفاده می شود. هنرهای تجسمی جایگاه ویژه ای در هنر دارد و  نقاط مختلف زندگی را به یکدیگر وصل می کند و مفهوم جدیدی می سازد.

• هنر پنجم

ادبیات از گذشته بهترین راه برای انتقال احساسات و ایجاد ارتباط بین انسان ها بوده است. بشر در طول تاریخ جلوه های جدیدی به زندگی خود می دهد و این امر تنها با ادبیات میسر می شود. ادبیات به عنوان دانش فرهنگی در جهان شناخته می شود و شامل هنرهایی همچون نویسندگی، شعر، داستان، سفرنامه، فیلمنامه می باشد. ادبیات مفاهیم جسمانی و روحانی انسان ها را در زندگی روزمره منتقل می کند. این مفاهیم، حس کردن، اندیشیدن و نوشتن را در بر میگیرد.

• هنر ششم

هنر نمایشی از لحاظ حرکات فیزیکی با هنر دوم در ارتباط است. نمایش های خیابانی و عروسکی، پانتومیم، اپرا و نمایش هایی به این سبک باعث ایجاد تحول بزرگی در جامعه هنری شده است.  هنر تئاتر یا تماشاخانه، اجرای نمایشنامه و داستان سرایی در دسته هنرهای نمایشی جای می گیرند. یکی از مهم ترین ویژگی های این حوزه برقراری ارتباط از طریق داستان سرایی و پند دادن و گرفتن در قالب آنها است.

• هنر هفتم

سینما نقطه عطف و تکامل تمامی هنرها در کنار یکدیگر است. سینما در لغت به معنای “حرکت” است و معنی آن در صنعت ترکیب تصاویر متحرک و جان بخشیدن به داستان می باشد. سینما سعی کرده تا با کار بر روی جنبه های مختلف زندگی بشری از واقع گرایانه تا فراواقع گرایانه به نقطه ثقلی در مضمون یک فهم کلی برسد. سینما با دسته بندی سبک های مختلف به نام ژانر روایات و داستان هایی تازه و متفاوت را به تصویر می کشد. این داستان ها از تاریخ و هنر و فلسفه می گذرند و جنبه های مختلفی از زندگی انسان ها را نشان می دهند.

تولد هفت هنر

این هنرها از یکدیگر جدا و متفاوت هستند و براساس تخیل، احساسات و افکار انسان ها معنا پیدا می کنند. هنگامی که هنرمند اثری خلق می کند باید انتظار این را داشته باشد تا برداشت های مختلفی از آثار او شود. بنابراین هنر چند بعد دارد که به تعداد افراد جهان از آن برداشت های متفاوت می شود.

کانودو در مورد شکل گیری هنرهای هفتگانه می گوید:

وجه مشترک هنرهای هفت گانه

1. تخیل به عنوان مهمترین عامل در شکل گیری آثار هنری به شمار می رود، هرچه هنرمند حس تخیل بهتری داشته باشد آثار او در بین سایر هنرمندان شاخص تر می شود.
2. احساسات و عواطف هنرمند، وجه اشتراک آثار هنری در این است که بیشتر این آثار بر اساس عواطف و احساسات هنرمند شکل می گیرد و کمتر تفکر منطقی و عقلانی در پیش زمینه آثار هنری دخالت دارند. این بدین معنی نیست که هنرمند از عقل ، شعور و درک خود در خلق آثار استفاده نمی کند ، به عبارتی یعنی احساسات هنرمند بر جنبه های فکری در ابتدای شکل گیری طرح او برتری می یابد.
3. منشوری بودن و چند معنایی بودن آثار هنری ، این بدین معنی است که وقتی هنرمند اثری را خلق می کند هرکس که در مقابل آن قرار می گیرد با توجه به تفکرات و احساسات خود می تواند برداشت متفاوتی از آثار هنری داشته باشد. بدون شک وقتی یک اثر هنری از عواطف و احساسات هنرمند شکل می گیرد نمی تواند معنایی تک بعدی داشته باشد و استنباط از آن متفاوت می شود.