
بیوگرافی فرهاد ظریف
نام و نام خانوادگی | فرهاد ظریف |
محل تولد | مشهد |
تاریخ تولد | 12 اسفند 1361 |
حرفه | بازیکن والیبال |
قد | 169 سانتیمتر |
وزن | 64/4 کیلوگرم |
درباره فرهاد ظریف
وقتی برای اولین بار فرهاد ظریف در مسابقات لیگ برتر والیبال کشورمان با تیم صنام که آن زمان به رهبری مصطفی کارخانه هدایت میشد، به میدان آمد یکباره تعجب همگان را برانگیخت و این فکر را در اذهان متبادر کرد که این بازیکن 169 سانتیمتری در کجای والیبال کشورمان قرار خواهد گرفت؟ این موضوع بیشتر به یک شوخی می ماند. اما ظریف با جدیت و پشتکار از تمام حصارهایی که ممکن بود او را از آرزوهایش دور کند، گذشت و در مسابقات والیبال مردان آسیا در سال 2011 بهترین لیبرو آسیا نام گرفت.
او بازی را با باشگاه صنام آغاز کرد و سپس به برق تهران، پاس، گیتی پسند، سایپا و تیم ملی راه یافت. در سایپا شرایطی برایش به وجود آمده بود که گفتند به هر باشگاهی که بخواهد میتواند برود ولی بعد که مذاکرهاش با گیتی پسند نتیجه داد به او اعلام شد برای اخذ رضایتنامه باید رقم بیسابقه 70 میلیون تومان را بپردازد که رکوردی عجیب در تاریخ والیبال ما بود. رکورد قبلی متعلق به ساسان دژآرا بود که برای دریافت رضایتنامه 30 یا 35 میلیون پرداخته بود. با این حال، بعد از بحثهای فراوان، مدیر گیتیپسند برای ختم این انتقال مبلغ 40 میلیون تومان پرداخت تا رکورد ایران با همین رقم ثبت شود.
ظریف در شهریور 91 با عقد قرارداد یک ساله به باشگاه پیکان تهران و در مرداد 92 به جمع سبزجامگان کاله مازندران پیوست.
تحصیلات و مدارک علمی فرهاد ظریف
فرهاد ظریف مدرک کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران دارد.
افتخارات فرهاد ظریف
- قهرمانی نوجوانان آسیا
- قهرمانی جوانان آسیا
- مرد سال والیبال ایران در سال 80
- حضور در جمع 10بازیکن برتر والیبال ایران
- سه دوره بهترین لیبرو آسیا
- نایب قهرمانی نوجوانان جهان
- قهرمانی 4دوره لیگ برتر والیبال
- چهار نایب قهرمانی با تیمهای مختلف
- حضور در لیگ جهانی در سال 2013
گفتگویی با فرهاد ظریف
هر چند در ابتدای ورود فرهاد ظریف به مسابقات لیگ برتر والیبال کشور کسی در ذهن خود جایگاه خاصی را برای این بازیکن 169 سانتیمتری والیبال تصور نمیکرد؛ اما ظریف با جدیت و پشتکار خود از تمام حصارهایی که ممکن بود او را از آرزوهایش دور کند، گذشت و در سال 2011 بر سکوی نخست لیبروهای آسیا ایستاد.
چرا پست لیبرو را انتخاب کردی (در حالی که این پست حالت تدافعی دارد و تو هیچ گاه مستقیم در حمله دخالت نداری)؟
تنها به دلیل قدم. آن زمانی که من لیبرو شدم تنها دو سال بود که فدراسیون جهانی والیبال پست لیبرو را برای تیمهای والیبال الزامی کرده بود و طبیعی بود که لیبروها زیاد مورد توجه نبودند؛ ولی من با تمام وجود به والیبال عشق میورزیدم. میدانستم که میتوانم در این پست موفق باشم و تنها با تمرین زیاد هم موفق شدم. به هر حال لیبروها به عنوان دریافت کننده توپ اول، آغازگر حمله هستند.
گفته شده که تو بهترین لیبروی ایران نیستی، این مساله را قبول داری؟
(لبخندی تلخ می زند) البته نظر هر کسی محترم است. این نظر در جایگاه خود محترم است. شما در هیچ یک از مصاحبههایم نمیبینید که من گفته باشم بهترین لیبروی کشور و آسیا هستم. ولی این موضوع را میتوانید در کلیه آمار رسمی آسیا و دنیا شاهد باشید. از طرفی اگر نگاهی کوتاه به مبلغ قرارداد من و بقیه لیبروها بیندازید متوجه میشوید والیبال کشور چه کسی را به عنوان بهترین لیبرو میشناسد و کدام لیبروها در بهترین تیمهای کشور توپ میزنند.
مبلغ قراردادت چقدر است؟
مستقیماً نمیتوانم بگویم اما به جرات میگویم که دو یا سه برابر مبلغ دریافتی دیگر لیبروها است. از طرفی من با 10 سال سابقه عضویت در تیم ملی و کسب قهرمانیهای متعدد با تیمهای پیکان و سایپا که دو تیم برتر والیبال کشور هستند فکر میکنم این مبلغ حقم است.
169 سانتی متر قد برای ملی پوش شدن، آن هم در رشته ای مانند والیبال کار سختی را به دنبال دارد. کمی از مشکلاتتان در این مسیر بگویید؟
بله. به صراحت میگویم که خیلیها مسخرهام میکردند از دوستان و فامیل گرفته تا تیمهایی که با آنها مسابقه داشتم. ولی در این مسیر پدر و مادرم همیشه مشوقم بودند. ابتدا برایم خیلی سخت بود اما به هر شکل ممکن تحمل میکردم. اتفاقاً در برخی موارد این عوامل باعث تحریک بیشترم میشد. تمام این موارد دست به دست هم داد تا من با شهامت و به قولی پررویی تمام بدون آن که به اردوی تیم ملی نوجوانان دعوت شده باشم به اردو رفتم و از ایوان بوگانیکف خواستم از من تست بگیرد. وی ابتدا امتناع کرد، ولی پس از تست، کارم را پسندید و من را به اردوی تیم ملی دعوت کرد. با عضویتم در اردوی تیم ملی نوجوانان مشکلاتم هم رنگ و بوی تازهای به خود گرفت. چرا که در پست لیبرو در دنیا هیچ الگویی وجود نداشت که بتوانم از او تقلید کنم. از طرفی به دلیل تفاوت قدی که با سایر همتیمیهایم داشتم باید تمرینات بیشتری انجام میدادم. یادم است در اولین دوره مسابقههای قهرمانی نوجوانان آسیا که در اصفهان برگزار شد، مربی تیم هند با دیدن من آنچنان تعجبی کرد که من مجبور شدم زود خودم را از معرکه خارج کنم اما او پس از دیدن بازی به دیدنم آمد و تبریک گفت. البته الان مسأله کوتاهی قد برای لیبروها جا افتاده و میتوانم به جرات بگویم من پایهگذار لیبروی کوتاه قد بودم.
فرهاد ظریف در کنار دیگر والیبالیستها - عکس از وبسایت خبرگزاری تسنیم
البته در حال حاضر بیشتر کارشناسان به این اصل رسیدهاند که لیبروهای کوتاه قد موفقترند. فکر می کنی پشت این نظر چه استدلالی نهفته است؟
ما در پست دریافت کننده قدرتی بازیکنان مجربی داریم. اما حضور یک بازیکن قلدر با پست تخصصی لیبرو که بتواند دریافتهای خوبی را به نمایش بگذارد، میتوانست به تیم کمک شایانی بکند. البته بدون اغراق میتوانم بگویم بیشترین سود را از حضور لیبروی کوتاه قد، تیم ملی ایران داشت.
بدترین شکستی که تا به حال متحمل شدی مربوط به کدام مسابقه هاست؟
سال 2005 برای کسب عنوان پنجمی به مصاف تیم ملی تایلند رفتیم و بازی را در حالی واگذار کردیم که تا به حال به تایلند نباخته بودیم. این باخت سنگین اثر بدی در روحیه بچه ها گذاشت.
هیچ گاه در والیبال به بنبست رسیدهای؟ این که فکر کنی راه را خطا آمدهای و باید برگردی؟
نه اصلا، بنبست برایم مفهمومی ندارد. همان موقع که تصمیم گرفتم شروع کنم، مشکلات راه را می دیدم. ولی هیچ گاه میدان را خالی نکردم. خیلی سخت بود اما به هر شکل، موفقیت را برای خودم ترسیم کردم و حالا هم خوشحالم که ضرر نکردم.
به نظر تو والیبال ایران چقدر با والیبال دنیا فاصله دارد؟
در کشورمان والیبالیست های خوبی داریم، در تمام پستها، تیم ملی جوانی داریم که هم از نظر ترکیب فیزیکی و هم تکنیک و تاکتیک حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اما بزرگترین مشکلی که سد راه است، تفکر بازیکنان است. متاسفانه بازیکنان ما ذهن حرفهای ندارند. اگر بتوانیم این معضل را با اصلاحاتی اساسی حل کنیم و در کنار آن تغذیه و تمرینات را نیز به طور مرتب انجام دهیم، میتوانیم خود را به سکوهای جهانی نزدیکتر ببینیم چرا که فدراسیون در امر امکانات و اردوهای تدارکاتی برایمان سنگ تمام گذاشته و در این راه سرمایهگذاریهای خوبی انجام داده است.
به عنوان یکی از حرفهایترین والیبالیستهای کشورمان بگویید که در حال حاضر والیبال ما از بین سرعت و قدرت کدامیک را انتخاب کرده است؟
والیبال ما تلفیقی از سرعت و قدرت است. تیم ملی با بودن سعید معروف قدرتی زن در کنار نادی و موسوی سرعتی، تلفیقی خوشآهنگ را به وجود آورده که به جرأت میتوان گفت هر تیمی نمیتواند در مقابل آن دفاع کند. علم روز والیبال دنیا به ما میگوید باید برای موفق شدن سرعت و قدرت را با هم به خدمت گرفت و تیم ما نیز با همین تاکتیک به مصاف حریفانش میرود.
به نظر تو آیا والیبال ما در پست تخصصی لیبرو پشتوانهسازی کرده است؟
خیر، شما با نگاهی اجمالی به شرایط لیبروها میبینید که تمام آنها در شرایط سنی یکسانی قرار دارند و همین مساله نشانگر این است که ما پشتوانهسازی نداریم و این مسأله رفتهرفته میتواند این پست را در کشور ما دچار بحران کند و تا مرز نابودی بکشاند. از طرفی باید به این نکته توجه داشته باشیم که والیبال ما از کنار این پست میتواند به رشد چشمگیری برسد.
مهم ترین شاخصه لیبروها دریافت است. با توجه به تجاربی که داری، سختترین دریافتت مربوط به سرویس کدام بازیکن بود؟
در مسابقه های جام باشگاههای آسیا مارشال، بازیکن کوبایی الاصل تیم العربی قطر و ایگور که در لیگ ایتالیا توپ میزند، سرویسهای مرگباری داشتند که واقعا ایستادگی در مقابل آنها بسیار سخت و پر زحمت بود. آنها به واسطه دستان فوق العاده قوی و سرویسهای محکم و جاندارشان، پرآوازه شدهاند.
تا به حال مجبور به جمع آوری توپهای مرده هم شدی؟
زیاد، در مسابقات زیر گروه جام جهانی در مقابل عمان دو شیرجه خوب داشتم که توانستم در هر دو بار با موفقیت کامل دو توپ مرده را زنده کنم.
صنام، برق، پاس، پیکان و سایپا تیمهایی بودند که در آنها توپ زدی. فکر میکنی کدام یک از این تیمها توانستند در ارتقای فنی تو نقش بسزایی داشته باشد؟
به نظر خودم تیم صنام مهمترین نقش را در هویت بخشی به زندگی ورزشی من ایفا کرد. بازی کردن در کنار بزرگانی چون ترکاشوند، منظمی و امیرحسینی آن هم با رهبری مصطفی کارخانه بیشتر شبیه یک رویا بود تا واقعیت. همین موضوع هم باعث شد امروز به اینجا برسم. البته منظورم این نیست که تیمهای دیگرم هیچ نقشی در رشد من نداشتند، من به تیم سایپا عشق میورزم و در کنار آن سایر تیمهایم را نیز دوست دارم.
خیال لژیونر شدن نداری؟
سال 80 یکی از بزرگترین بختهای لژیونر شدنم را از دست دادم. تیم دینامو روسیه در حالی که من در رده نوجوانان توپ می زدم به من پیشنهاد داد تا عضویتش را قبول کنم، اما من نرفتم و از این بابت خیلی پشیمانم. شاید اگر قبول میکردم، الان شرایطم به کلی فرق میکرد. البته بعد از آن یکی از تیمهای هلندی پیشنهاد داد ولی چون آن موقع من دیگر متأهل شده بودم و آنها با حضور همسرم در هلند موافقت نمیکردند این پیشنهاد را نیز رد کردم و دیگر تا امروز هیچ پیشنهادی نداشتم.
یکی از مشکلاتی که در حال حاضر گریبان سوپر لیگ والیبال کشورمان را گرفته، بازی در شهرستانها ست. احساس عدم امنیت بازیکنان تیمهای مهمان در شهرستانهایی چون گنبد، بابل و ارومیه و از طرفی شرایط نامساعد سالنها اوضاع را روز به روز وخیمتر می کند نظرت را در این باره بگو؟
گنبد، بابل و ارومیه مردمانی والیبال دوست دارد که به علت تعصب زیادی که روی تیمشان دارند، نمیتوانند امتیازآوری حریف را ببینند. به همین دلیل هم خشمشان را در قالب به کارگیری الفاظ رکیک و پرتاب اشیاء به داخل زمین مسابقه نشان میدهند. شاید باورتان نشود با تیم سایپا در بابل بازی میکردیم که یکدفعه یک پاره آجر از جلوی صورتم رد شد. همه بچهها ترسیده بودند. اگر این پاره آجر به سر یکی از بازیکنان برخورد میکرد چه کسی پاسخگو بود؟ این بار به خیر گذشت، اما شک نکنید که این اتفاق باز هم تکرار خواهد شد. آن وقت دیگر برای چارهاندیشی دیر است. حتی در شهر خودم مشهد، من از همشهریهایم کم ناسزا نشنیدم. هر بار که خانوادهام میخواهند برای تماشای مسابقاتم بیایند، قبلاً ذهنشان را آماده میکنم که در مقابل بیحرمتی تماشاگران عکسالعملی نشان ندهند. البته نکته جالب اینجاست که همین تماشاگران بعد از اتمام بازی با من عکس یادگاری میگیرند و من را به تیمشان دعوت میکنند. به هر حال این مسأله یکی از بزرگترین مشکلات فرهنگی ورزش ما است که امیدوارم هر چه زودتر با فرهنگسازی مرتفع شود.
انتهای آرزوی فرهاد ظریف؟
به تمام آرزوهایم رسیدهام، تنها آرزویم سلامت همه و موفقیت تیم ملی است.
حرفی اگر باقی مانده....
از پدر و مادرم تشکر میکنم که در کوران سختیها تنهایم نگذاشتند و همیشه برایم قوت قلب بودند. از همسرم قدردانی میکنم که به خاطر من سختیهای فراوانی را تحمل میکند. از تمام هموطنانم که همیشه و همهجا به من لطف دارند، تشکر میکنم.