زمان مطالعه: 6 دقیقه
فرق بین فضیلت و رذیلت

فرق بین فضیلت و رذیلت

فضيلت‏ حكمت عبارت است از علم به حقايق اشياء و اعيان موجودات چنانكه هستند، و حكمت از يقين و آرامش خاطر جدا...

فضیلت‏ حکمت عبارت است از علم به حقایق اشیاء و اعیان موجودات چنانکه هستند، و حکمت از یقین و آرامش خاطر جدا نخواهد بود.بنابر این صرف فراگرفتن بعضی از مسائل و بیان کردن آن حتی به نحو شایسته و درست اما بدون وثوق و اطمینان نفس حکمت نیست، و فرا گیرنده چنین چیزی حکیم نیست، زیرا حقیقت‏حکمت از اذعان یقینی منفک نیست و او فاقد این حال است.مثل او مانند تشبه کودکان به مردان است، یا بعضی از حیوانات [همچون طوطی و میمون] که اقوال و افعال انسان را محاکاة و تقلید می‏کنند. اما فضیلت عفت (خویشتن‏داری) را دانستی که عبارت است از ملکه اطاعت و فرمان بردن قوه شهوت از عقل، به طوری که کار و تصرف قوه شهوت محدود به امر و نهی عقل باشد، به این معنی که مقدم داشتن مصلحت و رو گرداندن از مفسده به اشاره و تجویز او باشد و در اوامر و نواهی عقل مخالفت نکند.و سزاوار است که انگیزه اتصاف به آن ملکه (خوی) و صدور آثار آن صرفا همان فضیلت و کمال بودن آن برای نفس و حصول سعادت حقیقی باشد، نه چیزی دیگر از قبیل دفع ضرر یا جلب نفع یا اضطرار و ناچاری.بنابر این اعراض از لذایذ دنیوی برای کسب و تحصیل لذایذ بیشتری از همان نوع، عفت نیست، چنانکه بعضی کسان ترک دنیا را برای دنیا می‏خواهند، و همچنین در ترک آن به سبب سستی و ضعف و خود آن قوه و آلت آن یا به علت اینکه از کثرت دست‏یازی به آنها حال نفرت پدید آمده است‏یا به واسطه ترس از بیماریها یا آگاهی مردم و سرزنش آنان یا به سبب درک نکردن آن لذات چنانکه حال کوه‏نشینان و بیابان‏گردان چنین است، اینها و مانند اینها عفت نیست. اما فضیلت‏ شجاعت، دانستی که ملکه انقیاد و اطاعت قوه غضب از عقل است‏به طوری که کارها و تصرفاتش بر حسب امر و نهی او باشد.و اتصاف به آن و صدور افعال و آثار آن انگیزه‏ای جز کمال و فضیلت‏ بودن آن نداشته باشد. بنابر این اقدام بر کارهای هولناک و فرو رفتن در جنگهای سخت و بزرگ و بی‏باکی نسبت‏به درد و رنجها و شکنجه‏ها برای رسیدن به جاه و مال یا دستیابی به همسری صاحب جمال، یا دیگر شهوتها صادر از ملکه شجاعت نیست‏بلکه منشا آن یا رذیلت آزمندی یا ترس است چنانکه حال لشکریان ستمکار یا راهزنان و دزدان چنین است. پس کسی که در کارهای هولناک بیشتر فرو می‏رود و برای رسیدن به آن اغراض حتی نسبت‏به قهرمانان جرات بیشتری بروز می‏دهد بیشتر ترسو و حریص است، نه اینکه واقعا شجاعتر و دلاورتر باشد.و بر همین قیاس، وقوع در مهلکه‏ها و خطرها که ممکن است‏به سبب تعصب درباره نزدیکان و پیروان باشد و بسا باعث آن تکرار این افعال همراه با غلبه و پیروزی است و او مغرور از آن بنا به عادت باکی از اقدام ندارد.مثل او مانند مرد مسلحی است که از جنگ با یک کودک پروائی ندارد و بنابر این عدم احتراز وی به سبب شجاعت نیست‏بلکه به واسطه ناتوانی کودک است.و از این قبیل است‏حمله کردن و دلیری نمودن بعضی از حیوانات که از ملکه شجاعت ناشی نشده است‏بلکه از طبیعت نیرو و غلبه صادر شده است. خلاصه آنکه شجاع واقعی افعالش به فرمان و اشاره عقل صادر می‏شود و انگیزه‏ای جز نیک و زیبا بودن شجاعت ندارد، و چه بسا مواردی که حذر کردن از آنچه هولناک است مقتضی عقل است و با شجاعت منافاتی ندارد، و بسا که استقبال از بعضی خطرها نشان شجاعت نیست و از این رو گفته‏اند که ناله و بی‏تابی نکردن هنگام شدت وقایع مصیبت‏بار و درد و رنجهای پی‏درپی نشان دیوانگی است نه شجاعت. و همچنین خود را بدون سبب عقلی یا شرعی در مهالک انداختن، مثلا متعرض درندگان موذی شدن، یا از کوه و جاهای بلند پرتاب کردن یا بدون دانستن شنا در دریا و مانند آن افکندن از نشانه‏های جنون و حماقت است. با اینکه شجاعت در آغاز موجب آزار و رنج است ولی لذت آن در پایان پدیدار می‏شود (بخصوص اگر در حمایت از دین و آئین و دفاع از عقاید حقه به کار رود) .پس انسان شجاع چون دوستدار کار زیباست و بر رای صحیح ثابت قدم است وقتی دانست که عمرش دستخوش زوال و نابودی است و آثار کار زیبا با گذشت روزگار باقی می‏ماند، زیبای باقی و پایدار را بر پست و دون فانی و ناپایدار بر می‏گزیند، و از دین و عقیده خود دفاع می‏کند، و از آنچه همنوعانش حذر می‏کنند باکی ندارد، زیرا می‏داند که ترسوی بزدل در حمایت از دین مقصر است، و مقاومت لشکر شیطان اگر چند روزی دوام یابد، با آلودگی به لذت و پستی زائل شدنی است، و او به محرومیت از سعادت جاوید راضی نمی‏شود.از این رو فخر شجاعان و سرور دلاوران [علی علیه السلام] که درود خدای رحمان بر او باد به یاران خود فرمود: «ای مردم! اگر کشته نشوید بازهم خواهید مرد، سوگند به آن که جان پسر ابی طالب به دست اوست هزار ضربه شمشیر بر سر آسانتر است از مرگ در بستر» . خلاصه آنکه هر کاری که از شجاع در هر وقت صادر می‏شود به مقتضای عقل و مناسب آن موقع است.و شجاع دارای نیروی تحمل بر مصیبتها و ملکه صبر بر سختیهای روزگار است، و از شداید امور آشفته و مضطرب نمی‏شود، و آنچه را عامه مردم بزرگ می‏شمارند کوچک می‏شمرد، و هنگامی که خشمگین می‏شود خشمش به مقتضای عقل است، و انتقامش محدود است‏به آنچه عقل و شرع نیکو می‏شمرند و به آنچه سزاوار نیست تعدی و تجاوز نمی‏کند.باید دانست که انتقام به طور مطلق بد و ناپسند نیست، و در بسیاری جاها نزد عقل و شرع مستحسن است، و حکما تصریح کرده‏اند که عدم انتقام از کسی که سزاوار است از او انتقام گرفته شود در نفس آدمی افسردگی و زبونی پدید می‏آورد که جز با انتقام از میان نمی‏رود، و بسا هست که این افسردگی و زبونی به بعضی از رذائل مهلک می‏کشاند. اما عدالت، دانستی که عبارت است از اطاعت و انقیاد قوه عملی از عقل، یا همدوشی و سازش قوا با یکدیگر و بودن آنها زیر فرمان عقل، به طوری که تنازع و کشمکش از میانشان برخیزد و بعضی بر بعض دیگر غلبه و چیرگی نیابند، و بر هیچ کاری جز آنچه عقل مقرر می‏دارد اقدام نکنند.و این معنی هنگامی به کمال می‏رسد که برای انسان ملکه راسخی پدید آید که همه کارهایش به آسانی با میانه‏روی و اعتدال صادر شود، و غایت و هدف دیگری نداشته باشد جز خود این ملکه که فضیلت و کمال است.بنابر این کسی که کارهای اشخاص عادل را با تکلف و به ریا یا برای جلب قلوب مردم یا به دست آوردن جاه و مال انجام می‏دهد عادل نیست. و بر همین قیاس همه انواع فضائل که تحت اجناس مذکور مندرج است که در برابر هر یک از آنها رذیله‏ای شبیه آن وجود دارد، پس سزاوار است که طالب سعادت آنها را بشناسد و از آنها بپرهیزد، مثلا سخاوت عبارت از ملکه‏ای است که با وجود آن مال به آسانی به مستحق آن بخشیده می‏شود، در حالی که غایت‏برانگیزنده آن صرفا فضیلت و کمال بودن آن باشد نه اغراض دیگر. بنابراین بخشش و بذل مال برای به دست آوردن بیشتر یا دفع ضرر یا نیل به مقام یا رسیدن به لذات حیوانی سخاوت نیست.و همین گونه است‏بذل و بخشش در مورد غیر مستحق و اسراف در خرج، زیرا مبذر به اهمیت قدر و ارزش مال جاهل است، و نمی‏داند که اگر در مواقعی مال نباشد اهل و عیال تباه می‏شوند و آدمی از کسب معارف و فضائل اعمال باز می‏ماند، و مال در ترویج احکام دین و نشر فضیلت و حکمت دخالت و تاثیری بزرگ دارد. بسا هست که منشا اسراف و تبذیر ناآگاهی به صعوبت تحصیل مال حلال است، و این حال غالبا برای کسی پیش می‏آید که ناگهان از طریق میراث یا غیر آن مالی به کف آورده که به رنج و کار و کوشش خود نبوده است، و مثل وی همان کسی است که از دشواری کسب مال حلال غافل است، زیرا کسبها و سودهای طیب و پاک جدا اندک است، و مبادرت به بسیاری از کسبها برای آزادگان مشکل است.و به همین جهت است که آزادگان از مال دنیا تهی‏دست و کم بهره‏اند و از بخت‏خود شکایت دارند.و در مقابل اینان کسانی هستند که به سبب بی‏مبالاتی در تحصیل مال به هر نحو و از هر طریق که باشد بیشتر برخوردارند.یکی از حکما گفته است: «به دست آوردن مال همچون بالابردن سنگ گران به قله کوه است و انفاق و خرج کردن آن همانند رها کردن آن است‏» .

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «فرق بین فضیلت و رذیلت» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
: برای دریافت مشاوره درباره فرق بین فضیلت و رذیلت فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.