
آسیب به حدود 200 اثر تاریخی در سیل اخیر

به گزارش آسمونی: بر اساس اعلام روز سه شنبه روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، بهروز عمرانی در نشست تخصصی «میراث فرهنگی و مواجهه با بحران سیل» سخن می گفت با اشاره به اینکه پراکنش نامناسب زمان و مکان بارش در مناطق خشک و نیم خشک باعث ایجاد سیلابهای مخرب میشود، افزود: در کشور ما سیل بعد از زلزله در زمزه مخربترین بلایای طبیعی است که منجر به تخریب یادگارهای فرهنگی مناطق میشود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تصریح کرد: عدم تکرار پذیری ماهیت میراث فرهنگی لزوم اتخاذ تدبیر بمنظور صیانت از اینگونه آثار را ضروری میسازد.
بهروز عمرانی با بیان این نکته که مطالعه سوابق سیل در ایران می تواند به الگوی مشخص از مناطق پر خطر در ایران اشاره کند افزود: از این رو باید وضعیت توپوگرافی در مناطق پر خطر بررسی، سابقه سیل خیزی آن مطالعه و تمهیداتی برای کاهش و یا رفع صدمات آن گرفته شود.
وی گفت: بیشتر شهرها و تمدنها در کنار رودخانهها بنا شدهاند به همین خاطر سیل جزو جدایی ناپذیر از تمدن بشری بوده و بشر از همان ابتدا در پی جوابگویی به این عامل بنیان کن بوده و سعی کرده تا با شیوههایی همچون ساخت سکو مصطبه بر زیر بناها در مناطق کم ارتفاع و دشتهای پرپایش همچون آذربایجان اقدام کند.
این مسئول تصریح کرد: همچنین اقدام در ساخت دیوار و مسیر دهی در مسیر رودخانههای سیلابی مانند رودخانه مهران رود تبریز از دیگر روشهای مهار سیلابها بشمار میرود.
وی افزود: در کتاب عالم آرای عباسی نویسنده و منشی شاه عباس توضیح میدهد که شاه عباس گفته چون قلعه و ارگ حکومتی تبریز در مسیر رودخانهها ساخته شده است عثمانیها میتوانند سد و بند در بالا دست شهر بسازن و با جاری کردن آن باروی قلعه را تخریب کنند و بر قلعه مسلط گردند.
عمرانی با بیان اینکه تا کنون 2800 اثر در بخش شمالی تا مرکزی استان خوزستان در نقشه باستان شناسی ایران درج شده است گفت: با برآورد پهنه سیلابی مشخص شد، از این تعداد 198 اثر در مسیر مستقیم سیلاب قرار داشته و صدمه دیدهاند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، گفت: این بررسی به صورت سنجش از دور نقشههای تهیه شده
نشان میدهند که در پیشینه تاریخی این سرزمین نیاکان ما از وجود جریانات سیلابی و پهنه گسترش آن اطلاع داشتهاند.
عمرانی اضافه کرد: به هر تقدیر عدم حفاظت از مراتع و استفاده بیش از حد از ظرفیت آن و اشتغال بستر رودخانهها و نیز توسعه فیزیکی نامناسب شهرها بر روی مسیل های قدیمی و حرکت روان آبها در بافت کالبدی شهرها و عدم توجه به تجربیات تاریخی سکونتگاهها و الگوهای استقراری نکاتی است که باید از آن بهره جست.