فیلم پویانمایی عروس مرده

شاید بسیاری از شما انیمیشن عروس مرده را دیده باشید ، یک انیشمن زیبا کامل و بی نقص است. آسمونی در این بخش به معرفی کامل انیمیشن عروس مرده می پردازد. دعوت می کنیم تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.

کارگردانان : تیم برتن ، مایک جانسن

نویسندگان : تیم برتن ، کارلوس گرانجر ، جان آگوست ، کرولاین تامپسون ، پاملا پتلر

موسیقی متن : دنی الفمن

ستارگان : جانی دپ ، هلنا بنهم کارتر ، امیلی واتسون ، کریستوفر لی و ...

تهیه کنندگان : تیم برتن ، الیشون ابیت

همه جزئیات کاملا رعایت شده : طراحی فضا ، شخصیت ها ، موسیقی متن ، داستان ، دو دنیای متفاوتی که به زیبایی و هوشمندی هر چه بیشتر به تصویر کشیده شده .

عروس مرده با نشان دادن شخصیت اصلی داستان یعنی ویکتور آغاز می شود ، شخصیتی که در دوگانگی های دنیای خود گیر افتاده است .

ویکتور در اطاق خود مشغول به کشیدن نقاشی یک پروانه است و پس از پایان نقاشی پنجره را باز و پروانه را آزاد می کند ، این پروانه زیبا پر می کشد و در این شهر به این طرف و آن طرف می رود

فضا فضایی مرده است ، آدم ها زنده هستند اما اثری از زندگی در چهره هایشان دیده نمی شود ، همه در اندیشه های پوچ و روزمره خود غوطه ور شدند و کاملا بی اراده کارهای همیشگی را با بی میلی انجام می دهند .

چهره ها اخمو و گرفته اند ، آنهایی که به اصطلاح متمدن تر هستند با دیدن هم تنها برای حفظ ظاهر هم که شده کلاه خود را از سر بر می دارند ، بزور لبخندی می زنند و سلامی می گویند .

ما هم به همراه این پروانه زیبا مناطق مختلف شهر را می بینیم اما باز هیچ اثری از زندگی نمایان نمی شود .

خانواده ویکتور که تازه به نان و نوایی رسیده اند ، می خواهند به دنیای به اصطلاح اشراف وارد شوند و از طرفی والدینش برای رسیدن به این مقصود برای ویکتور دختری را انتخاب کرده اند که از خانواده اشراف می باشد

( شایان ذکر است که در این میان نظر ویکتور هیچ نقشی ندارد و این ازدواج یک ازدواج مصلحتیست ) خانواده دختر ( ویکتوریا ) از اشراف هستند اما بتازگی ورشکست شدند و اصلی ترین دلیلی که به این ازواج راضی هستند همین است .

قرار است امروز عقد این پسر و دختر صورت بگیرد ، اما ویکتور و ویکتوریا هنوز همدیگر را نمی شناسند .

ساکنان این شهر مردگانی هستند که تنها نام زنده را یدک می کشند ، اما در این میان ویکتور و ویکتوریا کمی با دیگران فرق دارند .

آنها هنوز غرق در روزمرگی نشدند و بدنبال درک واژه ای می گردند که برای این مردم بسیار عجیب و ناشناخته است ( عشق ) ، اما این واژه با فضایی که می بینیم هیچ گونه هماهنگی ندارد .

ویکتور برای تمرین ازدواج به جنگل می رود فضای جنگل فضایی مرده و تا اندازه ای رعب آور است .

ناگهان اتفاقی بسیار عجیب پیش می آید ، عروس مرده ای که توسط مردی شیاد قلبش ایستاده بود ، با تپش یک عشق پا به دنیای زندگان می گذارد و داستان آغاز می شود .

در ادامه عروس مرده ویکتور را به همراه خود به دنیای مردگان می برد ، دنیایی که دنیای مردگان نامیده می شود برخلاف دنیای زنده ها شور و زندگی در آن به زیبایی در جریان است .

در اینجا بر خلاف دنیای زندگان که فضای بی روح و کدر دارد ، ما دنیایی پر از رنگ های گوناگون می بینیم و شادی و شور زندگی را در اینجا می توانیم احساس کنیم .

بله فاصله میان دنیای زندگان و مردگان بسیار است ، در میان زنده ها دوزو کلک ، دروغ ، ریا ، دورویی ، بی مهری ، سوء استفاده و .... وجود دارد ، اما در میان مرده ها ما هیچ یک از اینها را نمی بینیم .

این انیمشن با تکنیک نوین در قالب استاپ موشن و روایتی زیبا نگاه ها را به سمت این سبک پررنگ تر کرد ، این را نیز باید بگویم که موسیقی بسیار زیبای دنی الفمن تاثیر فراوانی در این رویه داشت .

هر چند کابوس پیش از کریسمس ( ساخته تیم برتن ) ، در گذشته استاندارد نوینی در عرصه انیمیشن بوجود آورد اما عروس مرده این سبک را به اوج قله خود رساند .

داستان عروس مرده برای کودکان معنا و مفهوم آنچنانی ندارد ، این انیمشین با استفاده از استعاره هایی که بکار برد ، فضای سنگین تری نسبت به انیمیشن های اینچنینی بوجود آورد

بعنوان مثال تفاوت میان دنیای زندگان و مردگان ، این تنها یک استعاره است ، آن را می توانیم به دنیای امروزی تشبیه کنیم ، دنیایی که خیلی ها بنظر زنده هستیم اما از درون مرده ایم و مرگ برایمان معنا و مفهومی نمی دهد چون در حقیقت زنده نیستیم .

همه درگیر روزمرگی هستیم و آنقدر خود را گرفتار کرده ایم که دیگر به معنای حقیقی زندگی نمی کنیم ، گاهی خود را چنان پایبند برخی اندیشه ها می کنیم که آن اندیشه ها برای ما حکم مامور عذاب را پیدا می کند اما جالبش اینجاست که باز هم دست نمی کشیم .

بله ، برخی اندیشه ها بجای این که راه سعادت و سعود را برای ما هموار کنند راه را برای سقوط هموار می سازند و ما را در نهایت به همین فضایی می رساند که در بالا در موردش صحبت کردیم .

مردمی را که در این انیمیشن می بینیم هیچ اراده ای از خود ندارند ، و همه محبوس در زندانی هستند که فکر کوتاهشان برای آنها ساخته ، هیچ تلاشی برای آزاد شدن از این زندان وجود ندارد چون عملا کسی خبر ندارد که زندانیست .