آخرین جزئیات راننده ای که چرخ های آمبولانس را پنچر کرد و باعث مرگ کودک 2 سال شد!
به گزارش آسمونی، علی صالحی، دادستان تهران، خبر از دستگیری شخصی داد که با پنچر کردن چرخ های آمبولانس در خیابان شهید بهشتی تهران، باعث فوت یک کودک 2 ساله بیمار شد.
جزئیات پرونده پنچر کردن چرخ های آمبولانس در خیابان شهید بهشتی طبق بیانات دادستان تهران به شرح زیر است:
«بنابر گزارش اورژانس تهران، روز سه‌شنبه 24 خرداد به دلیل شرایط ترافیکی خیابان شهید بهشتی و نبود جای پارک مناسب و حال وخیم دختربچه ای دو ساله ای که در مطب پزشک دچار مشکل تنفسی شده بود، نیروهای اورژانس به ناچار برای نجات جان بیمار، آمبولانس را در خط ویژه پارک کرده اند و پس از عملیات احیاء، قصد انتقال کودک مورد نظر را داشتند که متوجه می شوند 2 عدد از چرخ‌های آمبولانس توسط فردی ناشناس، آسیب دیده و بادهای لاستیک آن خالی شده است.
در ادامه، نیروهای اورژانس درخواست حضور آمبولانس دیگری را داده اند که آمبولانس دوم هم در محل حاضر شده اما متأسفانه طولانی شدن روند انتقال به دلیل اتفاق به وجود آمده باعث وخامت مجدد حال کودک شده و این دختربچه دوساله جان خود را از دست می دهد و از تلاش‌های نیروهای اورژانس نیز کمکی بر نمی آید.»
به محض اطلاع از این حادثه، تمامی تصاویر دوربین های مداربسته خیابان شهید بهشتی تهران بررسی شدند و مشخص شد فردی که دو تا از چرخ های آمبولانس را پنچر کرده است یکی از راننده اتوبوس ها بوده.
طبق بیانات دادستان تهران: «این متهم که راننده اتوبوس است با صدور قرار تأمین کیفری در بازداشت به سر می برد و جسد دختر بچه 2 ساله هم جهت تعیین علت فوت به پزشکی قانونی منتقل شده است تحقیقات در خصوص این پرونده در دادسرای جنایی تهران ادامه دارد که نتایج آن متعاقباً اعلام خواهد شد.»
-
مصاحبه با راننده اتوبوسی که چرخ های آمبولانس را پنچر کرد و باعث مرگ دختربچه 2 ساله شد!
راننده ای که چرخ های آمبولانس را پنچر کرد بعد از دستگیری اعلام کرد هوا گرم بود و من کلافه شده بودم. اگر می دانستم ماجرا به مرگ یک کودک و گیر افتادن خودم ختم می شود هرگز چنین کاری نمی کردم! نمی دانید چه عذاب وجدانی را تحمل می کنم!
آمبولانس در خط ویژه اتوبوس پارک کرده بود من هم آنقدر عصبانی و کلافه شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. اصلاً نمیدانم که چه شد که از اتوبوس پیاده شدم و دو تا از چرخ های آمبولانس را پنچر کردم.
حدود ساعت 12 ظهر بود و من از گرما به شدت عرق کرده بودم، اتوبوس کولر هم نداشت. گرما تا عمق مغزم نفوذ کرده بود اصلا نمی دانستم آمبولانس می تواند در مواقع ضروری هر جا که بخواهد توقف کند. حتی جایی پارک کرده بود که نمی توانستم تغییر لاین بدهم. البته می توانستم دنده عقب بگیرم و وارد لاین دیگر شوم اما این کار را نکردم. بعد از پنچر کردن چرخ های آمبولانس وارد لاین دیگر شدم! میدانم که اشتباه کردم. من حتی چند دقیقه ای هم صبر کردم اما راننده آمبولانس نیامد.
فردای آن روز خبری را در رسانه ها شنیدم که متوجه شدم کار من بوده! نمی دانید چقدر ترسیدم و دچار عذاب وجدان شدم حتی از ترس موبایلم را خاموش کردم. اما پلیس بالاخره آمد سراغم. من حتی به مرگ یک کودک هم فکر نمی کردم.
