زمان مطالعه: 4 دقیقه
نگاهی به فيلم ابلق

نگاهی به فيلم ابلق

فيلم ابلق محصول ١٣٩٩ و به كارگرداني نرگس ابيار است. در اين فيلم بهرام رادان، الناز شاكر دوست و هوتن شكيبا بازي مي كنند.

شنبه ٢٠ خرداد ١٤٠٢

فيلم ابلق محصول ١٣٩٩ و به كارگرداني نرگس آبیار است. در اين فيلم بهرام رادان، الناز شاكر دوست و هوتن شكيبا بازي مي كنند.

داستان فيلم ابلق

فیلم ابلق
فیلم ابلق

فيلم درباره زنى به نام راحله است كه در حاشيه شهر در كنار خانواده همسرش زندگى مى كند و با كمك ديگر زنان منطقه تحت سرپرستي شوهر خواهرشوهر ش مواد خوراكي خانگي مانند ترشى و مربا تهيه مى كند.

برهوتی به نام ابلق

کاش می شد در یک جلسه ی عادی از خانم آبیار خواست که هدفش را از ساخت این فیلم به طور دقیق برایمان توضیح دهد بلکه بتوانیم از فیلم چیزی بفهمیم!!
اگر بخواهیم در یک کلمه فیلم را توصیف کنیم می توان از واژه های خشکی (بیابان)، تخت، لخت و عور و هر عنوان دیگری که فضای خالی و بلااستفاده را تداعی کند، استفاده کرد.
قبلا که گوشه هایی از فیلم را دیده بودم از لهجه ی "الناز شاکر دوست "حدس زدم که کارگردان این فیلم کیست. زیرا استفاده از بازیگران غیر بومی و وادار کردن آنان به صحبت با گویش محلی، آن هم در حالی که لهجه به شدت غلو شده است، از ویژگی های خانم آبیار است و بس.

در فیلم "شیار ۱۴۳ "مریلا زارعی با لهجه ی کرمانی حرف می زد و به حدی این کار تصنعى بود که بنده هم که کرمانی نیستم متوجه ی این تفاوت شدم وای به خود کرمانی ها و این در حالی بود که بازیگران کرمانی در فیلم حضور داشتند و می توانستند ایرادها را رفع کنند اما …

در فيلم "ابلق "هم لهجه ی بدون راکورد خانم شاکردوست عمیقا توی ذوق می زند و دلیل اصرار کارگردان به حرف زدن بازیگرانش با گویش محلی همچنان رازی سر به مهر است!
اما برگردیم به این موضوع که چرا فیلم را به بیابان برهوت تشبیه کردم. همان طور که در بیابان ساعت ها راه می روید و چیزی نمی بینید در ابلق هم بعد از حدود صد و بیست دقیقه از شروع فیلم هنوز چیزی نمی بینید. نه این که نبینید چون در بیابان هم خاک و خار فراوان است اما از فرط زیادی و بلااستفاده بودن، هیچ جذابیتی ندارد.
تصور کنید هفتاد دقیقه از فیلم گذشته و کاراکترها هنوز در حال معرفی شدن هستند آن هم به طور ناقص، خیال کنید در صحرا به طور اتفاقی یک راهنما پیدا شده و مدام به شما می گوید این که می بینید خاک است، آن هم خاک است، سمت چپتان هم خاک است،...!!!

در ابلق هم دعوا هست، موضوعات جدید هم اتفاقا هست، عشق هست، بدبختی هست،... اما مانند کودکی که اسباب بازی هایش را به دور خودش ریخته و با هیچ کدام بازی نمی کند سوژه ها در اين فيلم فروان است و پيش نمي رود‌.

سکانس ها

سکانس های فیلم ابلق
سکانس های فیلم ابلق

فیلم پر است از سکانس هایی با کشمکش های با جهش یا کشمکش های ساکن. به این صورت که همه ناگهان تغییر جهت می دهند بدون این که زمینه ای برای این تغییر فراهم شده باشد. یک نمونه ی ساده ی آن بسته شدن زبان دختربچه است که ظاهرا و پس از هزار باری که در دیالوگ ها عنوان شد، به دلیل دعوای پدر و مادرش رخ داده است. اتفاقا این دعوا دیده هم شد اما دریغ از یک کلوزآپ ساده از چهره ی کودک که حداقل مخاطب را متوجه ی او نیز بگرداند، به جای چنین حرکت ساده و قابل استفاده و از فرط تکرار، کلیشه ای، فيلم خودش و بازیگرانش و ما را خسته می کند مدام بازیگر را وادار می کند که بگوید زبان بسته از بعد از دعوا بسته شده!

خب، گیریم که این طریقه ی عنوان کردن پذیرفته هم شد ، بعد چه؟ لال شدن دختر کدام بخش از داستان را رو به جلو می برد؟ چه تلاشی برای بهبود او صورت می گیرد؟ کدام گره ی داستان را باز می کند؟ یا عاشق شدن جلال، در طول فیلم خواسته شده مثلا جلال عاشق راحله شده است و می خواهد او را تصاحب کند اما در یک کشمکش با جهش می فهمیم که جلال عاشق نشده و بلکه صرفا آدم هیز و چشم چرانی است. این که جلال عاشق می شد و زندگی خودش و راحله را به خطر می انداخت می توانست داستان فیلم را به طور کلی عوض کند و تلنگری هم باشد چگونه بی توجهی ها در خانواده ممکن است جا را برای لاشخورها باز كند .

اما این که جلال فقط آدم چشم چرانی است که به همه ی زن ها نظر دارد، اصلا این همه هیاهو و غوغا نداشت. تا اینجای کار را هم با ارفاق خیلی زیاد می پذیریم، پس چه اصراری بود که جلال مرد خوب و دلسوزی معرفی شود؟ مثلا ظاهر فریب است؟ یا شاید خواسته شده به مخاطب رودست زده شود؟ قبلا هم گفتم انقدر موضوعات متفاوت در فیلم ریخته شده است که اصلا نمی دانی در چه موردی حرف زده شده؟اگر منظور فيلم بيان مظلوميت راحله و تعميم ان بوده است كه
در این فیلم که چیزی به جز جیغ های راحله سند دیگری برای احقاق حق زن وجود ندارد.

حداقل این که باید بعد از این‌که راحله همه ی گناهان را به گردن گرفت و خودش را دروغگو نشان داد شوهرش یک سیلی نثارش می کرد، چون علی مردی نبود که بتواند ذهن زنش را بخواند و او را درک کند پس کمترین کاری که می توانست بعد از به وجود آمدن چنان آشوبی انجام دهد کتک زدن راحله بود، که ما یک بار در ابتدای فیلم شاهدش بودیم و حدود صد و بیست دقیقه هم راجع به آن حرف شنیدیم، می شد حداقل همین یک‌کار را کرد و فیلم را با کتک خوردن راحله به پایان رساند.

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «نگاهی به فيلم ابلق» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
: برای دریافت مشاوره درباره نگاهی به فيلم ابلق فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.