
نقد فیلم 2 space jam
1400/05/25
نخستین قسمت فیلم Space Jam با بازی یکی از مشهورترین بسکتبالیستهای NBA یعنی مایکل جردن در سال 1996 به اکران در آمد. این فیلم که توسط «جو پیتکا» کارگردانی شده بود فروش بالا و بازخوردهای مثبتی که از سوی تماشاگران بدست آورد سبب شد تا بعد از سال ها بار دیگر کمپانی وارنر دست به ساخت قسمت دوم آن بزند.
بیست و پنج سال از تولید1 Space Jam میگذرد؛ اما صحنههای بدیع و خلاقانه آن مدتها در خاطرهها ماند و با شروع پخش و اکران قسمت دوم Space Jam منطقی بود که باید منتظر فیلمی بهتر از قسمت اول باشیم؛ انتظاری که به واقعیت ختم نشد.
در فیلم جدید هرج و مرج فضایی2، یکی دیگر از ستارگان NBA یعنی « لبران جیمز» در نقش خودش به عنوان ستاره بستکبال شرکت میکند. فیلم فوق توسط «مالکوم دی لی» کارگردانی شده است. در این فیلم « لبران جیمز» به عنوان یک ستاره مشهور هر چقدر در جامعه و در بازیهای خود موفق است در ارتباط با فرزندانش به خصوص پسر کوچکش « دامنیک» موفق نیست. پدری سختگیر که به زور میخواهد خواسته خودش را به آنها دیکته کند. پسر کوچک وی بر خلاف خواسته پدر، به بازیهای کامپیوتری علاقه دارد. او میخواهد بازی بسکتبال کامپیوتری خودش را بسازد. زمانی که پدر از حضور او در اردوی ساخت بازیهای کامپیتوتری به دلیل همزمانی با مسابقه بسکتبال ممانعت به عمل میآورد خشم «دامنیک »از پدر به نقطه اوجش میرسد.
این مسائل سبب میشود تا «دامنیک »فاصله اش را از پدر خود بیشتر کند. زمانی که لبران جیمز با برنامه کامپیوتری به نام « وارنر 3000» با بازی « دان چیدل» مشارکت نمیکند سبب میشود تا برنامه فوق به عنوان شخصیت منفی فیلم، از « دامنیک» بر ضد پدر سوء استفاده کند. «لبران» به طور ناخواسته مجبور به بازی در مقابل پسر خود میشود. لبران در این بازی تنها میتواند از شخصیتهای لونی تونز ( باگزبانی و لولا، پورکی پیگ، توئیتی، دافی داک، سیلوستر، شیطان تاسمانی، کایوت و رودرانر، اسپیدی گنزالز و...) استفاده کند و از سوی دیگر پسرش با ساخت نمونههایی از شخصیتهای واقعی دنیای بسکتبال روبروی همدیگر قرار میگیرند.
هر چند که شخصیتهای کارتونی لونی تونز تقریبا همان شخصیتهای فیلم اول هستند؛ اما موقعیت بازی متفاوت است و بر خلاف فیلم اولیه که بازی در جایی در زیر زمین صورت میگرفت میدان فیلم جدید در سرور مرکزی کمپانی وارنر صورت میگرفت.
تماشاچیان این رقابت نیز تمامی کارتون ها و شخصیتهای مشهور وارنر بودند. از کینگ کنگ گرفته تا ماسک، بت من و...
ساخت فیلم لایواکشن- انیمیشن است؛ اما در مقایسه با فیلم اولیه که شخصیتها دوبعدی بودند در فیلم جدید وارنر سه بعدی بوده و از تکنیک انیمیشن سازی ترکیبی یعنی انیمیشن های دوبعدی و CGI برخوردار میباشند.
تمرکز بیش از حد بر روی شخصیت و بازی لبران جیمز و فاصله گرفتن و عدم شخصیت پردازی شخصیتهای کارتونی از ضعف های عمده فیلم جدید میباشد. هر چند در ساخت شخصیتهای کارتونی از تکنیک خیلی خوبی استفاده شده است؛ اما عدم شخصیت پردازی مناسب سبب شده است تا این شخصیتها در حاشیه قرار بگیرند.
مشکل اصلی فیلم جدید فیلمنامه ضعیف آن است و این مسئله سبب شده است تا فیلم جدید وارنر را به هیچ وجه ادامه فیلم اولیه به حساب نیاورد. فیلمنامه خوب از کار در نیامده و نمیتواند به موضوع اصلی خود یعنی پیوند و ایجاد ارتباط میان پدر و پسر بپردازد و به همین دلیل پیوندهای منطقی نیز صورت نمیگیرد.
بازی ضعیف لبران نیز از دیگر مشکلات فیلم است. لبران بر خلاف مایکل جردن بازی مناسبی از خود نشان نمیدهد. لبران از ابتدا با غرور خود ارتباطات ضعیفی را با فرزند خود دارد و این غرور حتی تا پایان مسابقه و فیلم نیز وجود دارد و شاهد ایجاد ارتباط گرم و صمیمانه میان اعضای خانواده و به خصوص لبران و پسرش نیستیم. لبران حتی در بازی بسکتبال خود نیز نوعی وحشی گری به نمایش میگذارد که مناسب ژانر کودک و نوجوان نیست.
بیشتر زمان فیلم یعنی حدود 45 دقیقه را به مسابقه میگذرد، مسابقهای که جذابیت ندارد و دوست داری به عنوان تماشاگر هر چه زودتر خاتمه بیابد.
این مسائل سبب میشود تا تماشاگرانی که برای خاطره سازی از فیلم محبوب 25 ساله خود به سینما آمدهاند مایوس شده و از سوی دیگر نیز نسل جدید کودک و نوجوان نیز با نارضایتی از این فیلم سربرگردانند.