نقدی روانشناختی بر شخصیت توماس شلبی در سریال نقابداران (قسمت اول)

شنبه 10 مهر 1400
مرجان دلپسند

جنگ در هر دوره ای که اتفاق می افتد می تواند اثرات مخربی و زیانبار روحی و روانی متفاوتی بر روی سربازان بازگشته از جنگ و خانواده های آنها داشته باشد. اثرات مخربی که می تواند فرد را دچار استرس ها و اضطراب های بیمارگونه و مرضی نماید. یکی از این بیماری های روانی که بسیاری از این سربازان بازگشته از جنگ را مبتلا می كند، بیماری های (panic , ptsd) است. از سری نشانه های این بیماری ها می توان به یاس و نا امیدی، عدم احساس لذت از زندگی و داشتن افکار مربوط به مرگ، عدم رضایت از زندگی زناشویی و ناپختگی در روابط جنسی و عدم تمایل به ازدواج، اختلال در خواب طبیعی و شبانه، تحریک پذیری بالا، حساسیت به سر و صدا، افسردگی و اضطراب اشاره نمود.

اين موارد فوق را مى توان در سریال نقابداران و خصوصا در مورد شخصیت "توماس شلبی" با بازی درخشان" کیلین مورفی" ديد. وي سردسته رومانیایی گروه نقابداران در سال های بعد از جنگ جهانی اول مى باشد. مثلا در سکانس هایی از فیلم که توماس تنها است یا در خواب شبانه است شنیدن صدای بیل و کلنگ و کابوس هایی که مربوط به حضور وی در جنگ است، او را لحظه ای رها نمی کنند. برای رهایی از این کابوس ها نیز اقدام به مصرف مواد مخدر مانند تریاک و کوکائین و یا نوشیدن می نماید. اما زمانی که در میان مردم شهر و خانواده اش حضور می یابد آنچنان خود را با اعتماد به نفس و قوی نشان می دهد که کمتر کسی گمان آن را می برد که او هم یک سرباز بازمانده و آسیب دیده از جنگ است و کابوس های جنگ هم لحظه ای او را رها نمی کنند.

سریال فوق دارای یک درامای تاریخی و گانگستری مربوط به دهه 1920 در شهر بیرمنگهام می باشد. بیرمنگهام شهری است که پس از پایان جنگ جهانی اول تبدیل به شهری شده است که در آن کودکان مانند پوست تخم مرغ در خیابان رها شده اند ، نوزادانی که مانند استخوان به دور انداخته می شوند و دخترانی که در سن یازده سالگی مورد تجاوز و آزار جنسی از سوی مردان و حتی اقوام نزدیک خود قرار می گیرند، مردان مستی که در خیابان ها جولان می دهند و زنانی که برای گذران زندگی اقدام به تن فروشی می كنند.

"توماس شلبی" نیز در همین شهر زندگی می کند . "بازرس کمپل "با نقش آفرینی "سمل نیل" به دستور شهربانی سلطنتی و به دستور چرچیل از بلفست به بیرمنگام منتقل می شود تا این شهر را از وجود ارتش آزادی خواه ایرلندی ، کمونیست ها و گروه های خرابکاری پاک کند . اما در اصل دلیل اصلی این بازرس به شهر دستگیری دو سارق با نام های "توماس شلبی "و برادر بزرگش "آرتور" به جرم سرقت یک محموله بزرگ اسلحه می باشد ، که با دستور مستقیم " وینسون چرچیل " است. "توماس شلبی "یک سرگروهبان از جنگ برگشته است که دچار مشکلات روحی و روانی خاصی گردیده است به نحوی که حتی پیش بینی رفتارهایش نیز برای آنها غیر ممکن می باشد. توماس نیز بازمانده خانواده ای از هم پاشیده است. "توماس "مردی است که از کودکی تحت نظارت و سرپرستی "خاله پالی" با بازی "هلن مک کرووی " رشد و پرورش یافته یافته است.

خانواده ای که در آن مادر فردی منطقی و پدر فردی عیاش و خوشگذران و جسور و بی پرواست، وجود شخصیتی با رفتارهای جسورانه و بعضا ضد و نقیض که باعث آزار دیگران و حتی خانواده اش می شود . توماس مردی است که از کودکی تاکنون تنها دوست و یار صمیمی اش اسبش "مونگان" است . در این فیلم می بینیم از توماس مردی که قبل از عزیمت به جنگ به عنوان فردی صلح طلب با عقایدی انسان دوستانه که مدال شجاعت را از آن خود می کند ، دیگر خبری نیست. او حالا تبدیل به یک ضدقهرمان شده که عامه مردم و خانواده اش با وجود نفرت از رفتارو اعمال وى، ظاهرا به وی احترام می گذارند.او سرکرده یک گروه رومانیایی و ایرلندی است که یکی از مشخصه های اصلی این گروه مدل موی مردان و کلاهی لبه دار که در آن تیغی پنهان شده می باشند.

اگر نگاهی روانشناختانه به شخصیت توماس بیندازیم، می بینیم که او از آنجا که فرزند دوم خانواده است و موقعیت بی همتایی نسبت به سایر برادران خود دارد. به نحوی که با وجود برادر بزرگتر از خودش "آرتور"درخانواده خود به تنهایی سرپرستی گروه تبهکارانه و خودساخته اش را به عهده می گیرد. مثلا در سکانس از فیلم که برادرش می گوید "من فکر می کنم تا تو مجبور نباشی"حس برتری توماس به برادر بزرگترش را مى توان دید. شخصیت کمال گرای و اسکیزویید گونه توماس در این فیلم که نشان می دهد وی فردی جاه طلب،زورگو و ستمگر،دارای عاطفه کند و محدود، منزوی ،خشک و بی احساسی است که تنها هدفش در زندگی کسب درآمد از راه های نامتعارف و نامشروع مانندشرط بندی های غیر قانونی برای مسابقات اسب روانی و باز کردن کازینو غیر قانونی و ... می باشد.