
خاطرات گری لینه کر از دیدار انگلیس و کامرون در جام 1990
مرد چهار گله انگلیس در آن جام می گوید:
در آن زمان این طور تلقی می شد که ما باید به آسانی این حریف آفریقایی را شکست دهیم و راهی نیمه نهایی شویم. اما واقعیت خیلی دشوارتر از این حرفها بود و تا اواخر مسابقه از حریف عقب افتاده بودیم. سرانجام گاسکوین توپ را فرستاد و یادم می آید که با مدافع کامرون درگیر شدیم. فکر کردم باید پنالتی باشد. داور هم نقطه پنالتی را نشان داد و اعلام پنالتی کرد. من هم دستهایم را مشت کردم؛ یعنی: آره، همینه! من این پنالتی را بزنم.
اما گری لینه کر چه برنامه ای برای زدن پنالتی داشت. او توضیح می دهد:
من یک روال همیشگی برای پنالتی زدن داشتم و هر روز تمرین می کردم. در روز 40 تا 50 بار تمرین می کردم. در مسابقه باید تصمیم می گرفتم که توپ را به کدام سمت دروازه بزنم. در تمرینات روز قبل، فقط از نقطه پنالتی همین قسمت زمین تمرین کرده بودم. چون قبل از بازی با کامرون در همین ورزشگاه تمرین کرده بودیم. در همان روز در پایان جلسه تمرینی مشغول پنالتی زدن همیشگی خودم شدم که بابی رابسون- سرمربی انگلیس- صدایم کرد: گری! گری! او گفت: شاید بخواهی در مورد تمرینات پنالتی خودت فکر کنی. چون کامرون یک جاسوس به این ورزشگاه فرستاده. در نتیجه به جای این که 20 یا 30 یا 40 ضربه به گوشه های دروازه بزنم، 10 ضربه زمینی به سمت راست دروازه بان تمرین کردم. مرتبا این حرکت را تکرار کردم. وقتی پنالتی را در مسابقه با کامرون زدم، قبل از زدن ضربه متوجه شدم که دروازه بان آماده رفتن به سمت راست خودش و روی زمین است.به این ترتیب پنالتی گل شد و بعد از پنالتی با خودم گفتم: آره برگشتیم به مسابقه؛ (2-2) مساوی شد و رفته به وقت اضافی!
بابی رابسون هم آمد و گفت: دیدی بهت گفتم؟ دیدی بهت گفتم؟
در ادامه و در وقتهای اضافی، لینه کر وارد محوطه جریمه شد و یک خطای پنالتی دیگر روی او انجام شد. او از این ضربه نیز خاطره ای جالب دارد و می گوید:
دیوید پلات نزدیکم آمد و گفت: اگر نمی خواهی بزنی من بزنم؟ گفتم: داری شوخی می کنی؟ توپ را شلیک کردم و گل پیروزی را به ثمر رساندم. خیلی قشنگ بود وقتی می دیدم دروازه بان دوباره اشتباه شیرجه می زند. برد(3-2) به این معنی بود که انگلیس به نیمه نهایی جام جهانی صعود می کرد.
مسابقه بعدی انگلیس در برابر آلمان بود و به قول لینه کر: تنها یک مسابقه مهمتر و بزرگ تر از نیمه نهایی جام جهانی وجود دارد و این مسابقه به یادماندنی ترین دیدار در تمام دوران حرفه من است.
قبل از مسابقه با آلمان، تعداد هواداران انگلیسی به شکلی باورنکردنی زیاد بود. لینه کر درباره شیطنت های خود قبل از نیمه نهایی می گوید:
بابی یک جلسه گذاشت و طبق معمول دیر به جلسه آمد. او یک بورد کاغذی داشت. من صفحات را ورق زدم، یکی از صفحات وسطی را باز کرده و رویش نوشتم: بابی می آید و به جنگ با آلمانی ها اشاره می کند. بعد داشتم آن را مرتب می کردم که بابی در همان حین وارد شد. اولین حرفی که او زد، این بود: ما در جنگ آنها را شکست دادیم... و کل اتاق از خنده منفجر شد! بابی گفت: چی؟ چه خبره؟ وقتی کاغذ را دید، به من نگاه کرد و گفت: لینه کر حرومزاده!
انگلیس هرگز در خارج از خاک خود در جام جهانی به نیمه نهایی نرسیده بود. در حالی که آلمان غربی در نقطه مقابل آنها قرار داشت. حتی بابی رابسون هم آلمان ها را بهترین تیم جام معرفی کرده بود. لینه کر قبل از بازی در مصاحبه ای گفت:
باید اعتقاد داشته باشیم که می توانیم برنده شویم. می دانیم آنها شرایط خوبی دارند. اما مطمئنا اگر بخواهیم برنده شویم باید بهتر از دیدار گذشته مقابل کامرون بازی کنیم.