
سریال جواهری در قصر
سریال جواهری در قصر (Dae Jang-Geum) (یانگوم) یکی از سریال های ماندگار و پرطرفدار در ایران و بسیاری از کشورهای آسیایی است . این سریال تلویزیونی در سال 2003 توسط کانال امبیسی کره جنوبی تهیه شده است.
جواهری در قصر که با بودجهای معادل 15 میلیون دلار تولید شد بعدها توانست به 91 کشور صادر شده و درآمدی در حدو 103٫4 میلیون دلار نصیب سازندگانش سازد. از این رو این سریال یکی از نشانههای اصلی گسترش موج کرهای در دنیا تلقی میشود. این سریال 54 قسمت بود که بر اساس ماجرای واقعی زنی(با بازی لی یونگ آئه) ساخته شده که اولین و احتمالاً تنها زنی است که نامش در تاریخ به عنوان پزشک خصوصی پادشاه ثبت شده است.

داستان سریال جواهری در قصر
داستان سریال جواهری در قصر ماجرای سریال در زمان سلسله چوسان میگذرد زمانی که جامعه مشخصاً سیستم طبقاتی دارد و سنتهای مردسالارانه بر آن حکمفرماست. این دوره از تاریخ هر چند از نظر اقتصادی در وضعیت مساعدی به سر میبرد اما به دلیل درگیریهای داخلی بر سر قدرت میان خانواده سلطنتی و دولت از ثبات سیاسی برخوردار نیست. در میانه این کشمکش و هرج و مرج داستان زندگی دختری نقل میشود که نه از طریق داشتن ارتباط با سران قدرت بلکه از طریق بخشندگی و برخورداری از روحیه شکستناپذیر قصد دارد لقب یانگ گوم (یانگوم) بزرگ را از جانب شخص پادشاه دریافت کند.

بازیگران سریال جواهری در قصر
لی یونگ آئه در نقش یانگوم والدین یانگ اصالتاً اهل دربار بودهاند. پدرش مأمور پادشاه بود که وظیفه اجرای حکم مرگ ملکه با مسموم کردن را به عهده وی نهاده بودند. این واقعه چنان وی را تحت تأثیر قرار داد که از پستش استعفا و پایتخت را ترک کرد. مادرش یک گونگ نو یا دختر قصر بود که در قصر آشپزی میکرد اما متأسفانه شاهد وقوع جرمی از سوی دختر دیگری در قصر شد و آن را گزارش کرد. اما جنایتکاران برای اینکه از سکوت وی در این مورد مطمئن شوند سعی داشتند او را در خارج از قصر به قتل برسانند و بهترین دوست وی را نیز مجبور کردند در این قتل همراهیشان کند اما او با استفاده از زهری که قبلاً استفاده شده بود کارشان را خراب کرد.

جی جین هی در نقش مین جانگو مادر یانگ تا دم مرگ پیش رفت اما با کمک همسرش که از شهر فرار کرده بود از مرگ نجات یافت و آنها دوباره همدیگر را پیدا کردند. در این زمان شاهزاده که مادرش مسموم شده بود به سلطنت رسید و نخستین کارش انتقام گرفتن از کسی بود که در قتل مادرش دست داشت. در نتیجه دربهدریهای خانواده یانگ آغاز شد. مدام در حال حرکت بودند و هویت واقعیشان را از مأموران دولتی مخفی نگه میداشتند. پس از گذشت چند سال بالاخره پدر و پس از چندی هم مادر یانگ دستگیر و کشته شدند. یانگ در آن زمان شش، هفت سال داشت. آخرین آرزوی مادر یانگ این بود که یانگ در صورت تمایل خودش به قصر برگردد و بزرگترین سرآشپز قصر شود تا از این طریق به کتاب یادداشتهای سرآشپز دست پیدا کند و بیعدالتیهای قصر را در آن بنویسد و به نسلهای آینده منتقل کند. و اینگونه سفر یانگ کوچک و یتیم آغاز میشود. یک زوج خوش قلب اما از طبقه نسبتاً پایین جامعه سرپرستی وی را به عهده میگیرند.

ایم هو در نقش پادشاه چونگجونگ چوسان یانگ در هشت سالگی وارد قصر میشود تا در بخش آشپزی قصر کار کند. در آنجا دوستان و همچنین رقبایی پیدا میکند. وی با چوی گوم جوان که عضو خانواده چوی است هم دوست میشود. چوی گوم که از کودکی تعلیم علم و دانش دیده در آشپزی بسیار ماهر است و قابلیت این را دارد که به بزرگترین سرآشپز تبدیل شود. خانواده چوی از قدرت زیادی در قصر برخوردار است و طی پنج نسل گذشته سرآشپزان بزرگی را در خود پرورش دادهاست. با همین پیش زمینهاست که چوی گوم جوان چنین مسوولیتی را میپذیرد و با کودکیاش وداع میکند. آشپزان قصر همچون زنان پادشاه هستند و نمیتوانند بیاجازه ازدواج کنند.

هنگ ری نا در نقش گیومیونگ کنجکاویها و پافشاریهای یانگوم برایش دردسر درست میکند و باعث میشود مدام با بالادستیهایش درگیر باشد. یانگوم از سر اتفاق شاگرد هان (بهترین دوست مادرش) میشود اما هیچکدام از این ارتباط خبر ندارند. هر چند هان از یانگوم خوشش میآید اما وقتی یانگ از او میپرسد چطور میتواند بزرگترین سرآشپز باشد رابطهشان سرد میشود. قتل مادر یانگوم، هان را نسبت به کسانی که جاهطلبند بدبین کردهاست. او در فهم خواسته یانگوم دچار سوءتفاهم شده و از این پس با او به سردی برخورد میکند. یانگوم طی سالها کار در دربار و با خلاقیتی که دارد به یکی از بهترین آشپزان آنجا تبدیل میشود. در این مدت اتفاقاتی رخ میدهد که یانگوم و هان را به رقبای سرسخت چوی و گام یینگ در آشپزخانه تبدیل میکند.

یانگ میگیونگ در نقش بانو هِن یانگوم و هان به درجات بالا میرسند و هان بزرگترین سرآشپز قصر میشود. اما هیچیک از این موفقیتها او را به اندازه وقتی که به ارتباط نزدیکش با یانگ پی میبرد، خوشحال نمیکند. وی پس از سالها افسوس و اندوه برای مادر یانگ میفهمد که بهترین دوستش در تمام این سالها دخترش را در کنار او قرار دادهاست. یانگ و هان خیلی زود متوجه میشوند که طایفه چوی عامل قتل پدر و مادر یانگ بودهاند. متأسفانه چوی شانگ و گوم یینگ نیز میفهمند و به ارتباط میان خودشان پی میبرند و سعی دارند برای خلاصی از گذشته و پوشاندن قتل غیرقانونی یک دختر دربار با هم همراه شوند تا اینکه فرصتی برایشان پیش میآید. پادشاه بر اثر خوردن غذایی که یانگ و هان برایش درست کردهاند بیمار میشود و این دو به اشتباه به مسموم کردن پادشاه و خیانت بزرگ متهم میشوند. با وساطت و کمک مین ژانگ از حکم اعدام نجات مییابند اما به جزیرهای دورافتاده تبعید میشوند.

کیون میری در نقش بانو چویی بر اثر ضعف حاصل از شکنجهها هان در راه سفر به جزیره میمیرد و یانگ که بسیار اندوهگین است چندین بار سعی در فرار دارد. مین ژانگ که از عدم کفایت خود و مرگ هان احساس گناه میکند به دنبال یانگ به جزیره میرود. مین، ژانگ یانگ را قانع میکند که بماند و به دنبال راهحلی باشد. یانگ که میداند فقط بهعنوان یک پزشک کارآزموده میتواند وارد دربار شود تصمیم میگیرد که پزشک شود. سرانجام با کمکهای مین، خانوادهای که او را به فرزندخواندگی پذیرفته بودند و همچنین دوستان جدیدش دوباره به قصر راه مییابد.

پارک یون هی در نقش یون سنگ از اینجا به بعد به خاطر درگیریهای قدرت در میان خانواده سلطنتی ماجراها کمی پیچیده میشود. یانگ در افشای حق میکوشد، خانواده چوی از هم میپاشد و چوی شانگ خودکشی میکند. سرانجام یانگ به محرم اسرار پادشاه و پزشک مخصوص وی تبدیل میشود. پادشاه، مین و یانگ را تبعید میکند اما پس از مرگ پادشاه، مین و یانگوم با هم ازدواج میکنند. آنها نیز مانند پدر و مادر یانگوم زندگی کولیواری را در پیش میگیرند و هر چند پس از مدتی ملکه از آنها دعوت میکند به قصر بیایند آنها تصمیم میگیرند از سیاست کنارهگیری کنند.

کیم یئوجین در نقش ینگ دوک این سریال از پاییز سال 1385 (شمسی) در ایران، از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت و تا پاییز سال 1386 ادامه پیدا کرد. همچنان این سریال از سوی شبکه تلویزیون طلوع در افغانستان نیز با زبان فارسی دوبله شد و پخش آن در تابستان 1386 آغاز شد و تا اوایل سال 1387 ادامه داشت. این سریال پس از 7 سال (تابستان 1392)از شبکه تماشا سیمای جمهوری اسلامی ایران باز پخش شد و در شهریور 1392 به اتمام رسید. و مجددا برای بار سوم، در سال 1395، از شبکه دو سیما پخش شد و در سال 1396 نیز برای بار چهارم از شبکه امید پخش شد.