
آخرین جام آقا معلم و پرحاشیه ترین تکل تاریخ فوتبال ایران!
روز یکشنبه 6 شهریور 1384 تیم های صبا باتری و فولاد در برابر هم قرار گرفتند. این دیدار اولین مسابقه سوپرکاپ ایران بود که قرار شد همه ساله قبل از شروع لیگ و با رقابت تیم های قهرمان لیگ و جام حذفی برگزار شود. رقابتی که البته به حاشیه کشید و پس از آن هم هرگز برگزار نشد! این دیدار میهمانان ویژهای نیز داشت: ناصر نوآموز، برانكو ایوانكوویچ سرمربی تیم ملی، فخرالدین داوود بگوویچ دستیار برانکو، مرتضی محصص، امیر قلعهنوعی مربی استقلال، مسعود اقبالی و محمد مایلی كهن و حتی آرش فرزین داماد علی پروین و مترجم پرسپولیس!
در رقابت پرحاشیه دو تیم در ورزشگاه دستگردی، تیم فوتبال صبا باتری موفق شد با نتیجهی چهار بر صفر و با گلهای علی دایی(10 و 80)، روبرت ماركوسی(75) و محسن سلطانی(82) حریف خود را با نتیجهی پرگل چهار بر صفر شكست دهد. اما این دیدار با حاشیههای زیادی روبرو بود. پس از به ثمر رسیدن گل دوم صبا باتری ابراهیم میرزاپور دروازهبان فولاد خوزستان به شدت مصدوم شد و مجبور به ترك زمین شد و تیم فولاد خوزستان به دلیل انجام هر سه تعویض خود مجبور شد از محمد علوی در درون دروازه استفاده كند. نكته جالب در مورد دروازهبانی علوی، عدم جایگیری مناسب او درون دروازه بود كه مربیان تیم فولاد خوزستان بارها این نكته را به او گوشزد كردند.
از دیگر اتفاقات رخ داده در این مسابقه تکل ایمان مبعلی روی پای علی دایی بود. تکلی که سبب اخراج مبعلی شد و بعدها که مبعلی از تیم ملی خط خورد، هواداران فولاد این مساله را به نفوذ علی دایی در تیم ملی مرتبط دانستند و از مبعلی خواستند که تیم ملی را تحریم کند!
از دیگر وقایع عجیب این مسابقه شکسته شدن جام قهرمانی بود! در هنگام اهدای كاپ قهرمانی به تیم صبا باطری جام بلورین این مسابقات در دستان بازیكنان صبا باطری شكست و یكی از مسوولان فدراسیون فوتبال برای پنهان ماندن این مساله این جام را در زیر پیراهن خود پنهان كرد و به اتاق داوران برد!!!
به هر شکل مجید جلالی آخرین جام زندگی خود را با این ترکیب برنده شد: المیر تولیا، محسن سلطانى، سهراب بختیارىزاده، امیر الوندى، امیرحسین یوسفى (یدالله اکبرى 63)، على قاسمیان (بابک ذوالرحمى 85)، سعید دقیقى (روبرت مارکوسى 51)، محمد نوازى، مرتضى اسدى، مصطفى مهدیزاده، على دایى
جلالی پس از آن در رقابتهای لیگ برتر، تنها سه هفته در صبا دوام آورد. در شهید قندی هرگز طعم پیروزی را نچشید و این تیم را به دسته پایین تر فرستاد. در تراکتور چندین بار با تماشاگران و تیم، قهر و آشتی کرد و در تیمهای دیگر همچون پیکان، سایپا، نساجی و گل گهر نیز نتایجی فوق العاده معمولی کسب کرد. او سال 93 اعلام کرد که تنها یکی دو سال دیگر در این فوتبال می ماند. اما همچنان ماند و به نتایج معمولی خود، ادامه داد...