- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد و بررسی فیلم کودا، فیلمی ساده؛ اما بسیار پر محتوا
نقد و بررسی فیلم کودا، فیلمی ساده؛ اما بسیار پر محتوا
پنجشنبه 13 ابان 1400
نویسنده: نجیبه نعمتی
فیلم فوق در جشنواره ساندس 2021 که به صورت مجازی برگزار شد ،برنده جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه بهترین كارگردانى را دريافت كرد . همچنين جايزه تماشاگران را از ان خود نمود كه چنین امری در جشنواره ساندس بی سابقه است.
لازم به یادآوری است فیلم coda در حقیقت مخفف Children of Deaf Adults به معنای فرزند والدین ناشنوا است. فیلم به زندگی دختری به نام “روبی”( با بازی امیلیا جونز) میپردازد. “روبی” دختری هفده سال است که تنها عضو شنوای یک خانواده ناشنواست. پدرش “فرانک "(با بازی تروی کوتور)، مادرش "جنی "( با بازی مارلی متلین) و برادر بزرگترش "لئو" (با بازی اوگینو دربز) میباشد و همه آنها ناشنوا هستند. او به عنوان تنها عضو شنوای این خانواده زندگی سختی را تجربه میکند. این مسئله یعنی شنوایی او در خانواده مسئولیتهای زیادی را به دوش این دختر نوجوان انداخته است. او هر روز ساعت سه صبح از خواب بیدار میشود تا در کار ماهیگیری به پدر و برادرش کمک کند و بعد از آن سر کلاس درس حضور مییابد. “روبی “در حقیقت هم یک ماهیگیر است، هم یک مترجم، مدافع و سخنگوی خانواده و...باید نقشهای زیادی را بپذیرد.
اعضای خانواده کاملا به او وابسته هستند. او به عنوان یک نوجوان خواسته هايى نیز دارد که مدتهاست آنها را به فراموشی سپرده است؛ اما زمانی که برای عضویت در گروه کُر دبیرستان ثبت نام میکند، یاد میگیرد که به دنبال رویاهایش برود. معلم موسیقی استعداد او را کشف میکند. صدای او صدایی است که میتواند آینده او را تغییر دهد.
فیلم "کودا "فیلمی است برای درک بهتر اهمیت ارتباط. وابستگی خانواده به روبی سبب نامیدی “ لئو"(برادرش) میشود او نیز میخواهد به عنوان بزرگسال وارد دنیای ارتباط با سایرین شود و از سویی میخواهد خواهرش "روبی "استقلال خودش را بدست بیاورد و رویاهایش را دنبال کند. در دنیای جامعه شنوا ماهیگیران خرده پایی مانند پدر روبی توسط دلالان ماهیگیری به استعمار گرفته شده اند. پدر و برادرش خواهان ایجاد یک تعاونی با همکاری سایر ماهیگیران خرده پا هستند. آنها سال هاست که در ایجاد ارتباط مابین خودشان به عنوان ناشنوا و دنیای شنوایان موفق نبودند تنها پل ارتباطی آنها روبی است. اتکای آنها به "روبی "سبب شده است توقع بیش از اندازه از او داشته باشند از سویی معلم موسیقی نیز از "روبی "میخواهد تمرینات خود را جدی گرفته و برای ورود به دانشگاه بروکلی آزمون بدهد.
"روبی "قرار است با دوستی به نام "مایلز "که به تازگی با او آشنا شده است یک آهنگ را به صورت دوئت اجرا کند. این مسائل و جنگیدن مابین توقعات خانواده و رویاهایش "روبی "را در مرز دو راهی قرار میدهد.
اعضای خانواده "روبی "سعی میکنند تا استقلال پیدا کند با جامعه شنونده آشنا و ارتباط پیدا کند. آنها میدانند که باید روی پای خود بایستند و "روبی "را از قید و بندهای خود رها کنند. عشق خانواده آنها به نحوی است که سایرین حسرت این زندگی را میخورند. در طول فیلم این سد عدم ارتباط شکسته میشود و خانواده از حصارشان بیرون میآیند و خود را مجبور میکنند با دنیا شنوا ارتباط برقرار کنند.
هر چند در صحنه هایی طنز وجود دارد؛ اما فیلم یک درام است به خصوص زمانی که روبی به اتفاق "مایلز "آواز میخواند همه تماشاگران از شنیدن این آواز لذت میبرند؛ اما برای خانواده روبی سکوت کامل است. آنها هیچ درکی از آواز خواندن روبی ندارند.
این صحنه شکاف عمیق میان شنوایی و ناشنوایی را به خوبی نشان میدهد. پدر "روبی "دردمندانه از درک نکردن آواز روبی؛ سعی میکند تا آهنگ دخترش را بفهمد و برای این مسئله از روبی میخواهد آن را بلند بخواند تا بتواند از طریق لمس گردن و ارتعاشات تارهای صوتی ایجاد شده آن را احساس کند.
در فیلم نشان داده میشود که شنواها نیز خواهان ارتباط با ناشنوایان هستند زمانی که گرتی( دوست روبی) میخواهد با برادر روبی ارتباط برقرار کند او زبان اشاره نمیداد لئو نیز لب خوانی نمیداد و برای ایجاد این ارتباط از گوشی همراه و ارسال پیام به یک دیگر سعی در ایجاد ارتباط میکنند.
یکی از درخشان ترین لحظات این فیلم زمانی است که جکی ( مادر روبی ) به روبی اعتراف میکند که در زمان تولد او دوست داشته است که او نیز ناشنوا باشد چون همیشه از اینکه برای یک کودک شنوا مادر خوبی نباشد هراس داشته و از اینکه فکر میکرده نتواند با او ارتباط برقرار کند واهمه داشته است. هراسی که همیشه به عنوان مادر با او همراه بوده است.
فیلم به شکل عجیبی بر احساسات مخاطب ضربه میزند. گاهی تماشاچی را میخنداند، زمانی از جامعه شنوا و طرز برخوردشان با این خانواده عصبی میشود، در لحظاتی از فیلم شاد میشود و در انتهای فیلم احساس غرور و سربلندی را تجربه میکند فیلم فوق راه های برقراری ارتباط با یکدیگر را به ما میآموزد و تلنگری بر احساسات ما وارد میزند. فیلم به نحوی شگفت انگیزی ساده و روان است؛ اما مفاهیم بزرگ انسانی و ارتباطات را در خود نهفته دارد. فیلم کودا از آن دست فیلم هاست که نمیتوان به یک بار دیدن آن بسنده کرد.